مصاحبه با روزنامه هنرمند درباره نمايشگاه سيبيل

21دي1394

 
محسن ثقفي درگفتگو با هنرمند مطرح کرد
سيبيل را ببينيد بعد قضاوت کنيد
 
سميرا افتخاري
از آدينه گذشته در گالري دنا نمايشگاهي برپا شده است که موضوعش کاملا متفاوت از نمايشگاه‌هايي است که اين روزها در سطح شهر برگزار مي‌شود. عنوان نمايشگاه شما را به تفکر وا مي‌دارد حال بايد ديد خود آثار چگونه هستند. نمايشگاهي که درگالري دنا برپا شده عنوانش «سيبيل» است. دقيقا درست حدس زديد. سيبيل همان که نماد و نشان مردانگي است. "سِبيل" (در گويش عاميانه "سيبيل") نشانه‌اي بود بر تعهد اعضاي مذکر جامعه به رعايت حق‌الناس، داشتن شرف و غيرت و آنچه به طور خلاصه مردي و مردانگي تعريف مي‌شد. اين نشانه ظاهري در طول مرور زمان تعاريف ديگري نيز بر خود پذيرفت. زماني شد نشانه‌اي بر تعلق به طبقه اجتماعي يا دارا بودن شغلي مشخص. در اواخر دهه 40 و تمام طول دهه پنجاه و شصت شمسي، نشانه‌اي بود بر تعلق به ايدئولوژي‌هاي مشخص. امروزه بيش از دو دهه است که نشانه‌اي بر چيزي تلقي نمي‌شود. اگر کسي داراي اين نشانه باشد يا به پيروي از مد و مدل روز منتسب مي‌شود يا به حرکت بر ضد جريان مد. گرچه هنوز هم از سوي برخي ميانسالان و سالخوردگان جامعه، نشانه ايست حاوي همان خصائل کهن. براي برخي معتقدان به جنبش‌هاي جنسيتي، نشانه‌ايست بر تمايل و اعتقاد به مردسالاري و ناديده گرفتن حقوق نيمي از جامعه بشري (زنان) و براي صاحبان کارخانه‌هاي توليد لوازم آرايشي، مانعي است براي فروش بيشتر محصولات مصرفي. براي عده‌اي هنوز هم نشانه‌اي است از اعتقاد بر آنچه در گذشته داشته‌اند و ... با اين توضيحات، سبيل يک نماد است. نمادي از هويت. نشانه‌اي است از طرز تفکر و هويت. هويت و تفکر جنسي، اجتماعي، طبقاتي، سياسي يا فرهنگي. شيوه بياني است براي قائل شدن تمايز. وجه مميزه‌اي است براي بيانِ چه و چگونه بودن. عده‌اي هم هنوز آن را نماد مردي و مردانگي تلقي مي‌کنند. بود و نبودش و چه بودنش دستخوش برداشت‌هايي است که نتيجه و ماحصل جامعه ايست با تنوعات فرهنگي و فکري گوناگون. نمايشگاه«سيبيل» به همت و کيوريتوري محسن ثقفي برپا شده است. ثقفي معتقد است: اين روزها در عرصه هنرهاي تجسمي بيش از هرچيز به مسائل زنان و زنانگي پرداخته مي‌شود و مسائل مردان کاملا در حال از بين رفتن است. ثقفي پاي مصاحبه آمده تا درباره اين نمايشگاه و حضورش درعرصه پرفورمنس آرت توضيح دهد. گفتگوي ما را با اين هنرمند درباره «سيبيل» و مردانگي بخوانيد:
چند اثر در نمايشگاه «سيبيل» به نمايش در آمده و چرا اين عنوان را برايش انتخاب کرديد؟
15 اثر از 13 هنرمند در اين نمايشگاه به نمايش در آمده است. هيچ کدام از هنرمندان من نه ضد زن هستند و نه نگاه جنسيتي دارند. در واقع سيبيل براي ما يک نشانه است، نشانه‌اي است از مردي و مردانگي؛ حالا اين که هر هنرمند اين مردانگي را چطور مي‌بيند، همان موضوعي است که من براي بيانش از نشانه شناسي پيرس استفاده کردم. در واقع امکان تفسير را براي هنرمند باز گذاشتم تا از ارتباط بين نماد و نشانه سيبيل با مفهوم مردي و مردانگي آن اثري را که مي‌خواهد ارائه دهد. به همين دليل آثار بسيار شخصي هستند. براي اين نمايشگاه من يا از آثاري که از قبل با همين تعريف توليد شده و با سياست‌هاي نمايشگاهي من نزديک بود، انتخاب کردم و يا به هنرمنداني که سبک وسياق کاريشان يا طرز فکرشان براي من آشنا بود پيشنهاد شد و براساس شناختي که از طرز تفکرشان وجود داشت اين آثار را خلق کردند.
آيا آثار براساس تکنيک و مدياي خودشان تفکيک شده‌اند ؟
ما هيچکدام از کارهايمان مديوم خاصي ندارد. حتي ما دو تابلو نقاشي داريم که هم نقاشي هستند، هم نقاشي صرف نيستند. يکي از آنها چيدمان است و ديگري روي زمين نصب مي‌شود و شکل ديگري از اجرا را براي خود انتخاب مي‌کند.
همه اين سبک‌ها حول يک محور با هم مرتبط هستند؟
خير، آثار در عين حال که از هم منفک هستند، درنهايت مفهومي را القا مي‌کنند که کلي است، ولي آثار را در ارتباط با هم قرار نمي‌دهد. تنها زنجيره اين نمايشگاه موضوع سيبيل است، اما برداشت‌ها، شيوه‌ها و استيتمنت‌ها کاملا از هم جدا هستند. سعي کرديم براي هر اثر استيتمنت جدايي از هنرمندش داشته باشيم.
نحوه انتخاب آثار به چه شکل بود ؟
پروژه کيوريتوريال است و عموما مبتني بر يک تحقيق و شناخت مهم از جانب کيوريتور است. او آثار هنرمندان را تعقيب مي‌کند و اگر آثار هنرمندان قبلا خلق شده باشند، انتخاب مي‌کند و يا با شناختي که از هنرمند، سبک کاري، نگاه و تفسيرش دارد به هنرمند پيشنهاد مي‌دهد که در صورت تمايل در اين پروژه شرکت کند. من دقيقا با همين شيوه کارها را انتخاب کردم.
دليل انتخاب ايده سيبيل براي اين نمايشگاه چه بود؟
چند سالي است که در حوزه هنرهاي تجسمي در بخش پژوهش مشغول به فعاليت هستم. موضوعي که در حوزه نمايشگاهي آثار هنرهاي تجسمي اين روزها بسيار ديده مي‌شود، پرداختن به زن و زنانگي است و اين موضوعات بسيار من را آزار مي دهد. نه به اين خاطر که بحث زن و زنانگي مطرح است، بيشتر به اين دليل که مارکت امروز هنر، عمده توجهش به جنس زن به عنوان يک کالاست و صحبت کردن درباره زنان، زنانگي و زن بودن تبديل به يک جور پز روشنفکري شده است، براي کساني که مي‌خواهند خود را روشنفکر نشان دهند و يا اثرشان فروش برود. درحالي‌که جهان امروز، جهاني کاملا زنانه است و من با اين بسيار مشکل دارم. چرا که از موضوعيت زن در هنرهاي تجسمي کاملا سوءاستفاده مي‌شود. يکي از روش‌هاي اعتراضي من به اين ماجرا طرح موضوع سيبيل است، نه خود سيبيل بلکه پرداختن به ريشه‌ آن، يعني نمايش يکسري مسلک‌ها، سنن، مرام‌ها، آئين‌ها، معرفت‌ها و شيوه‌هاي فکري که سابقا وجود داشتند و امروز از بين رفته‌اند. مرام، معرفت، دلاوري، غيرت و شجاعت از بين رفته است. ضمن اين که با طرح اين موضوع دوهدف را مدنظر داشتم. يکي زير سوال بردن اين موضوع که زن در بازار هنر مورد استفاده قرار مي‌گيرد، چرا که امروز از هر 10 نمايشگاه دو يا سه نمايشگاه يا هنرمندش زن است و درباره زنانگي کار کرده و يا هنرمندش مرد است اما درباره اين موضوع کار کرده است. همانطور که گفتم بيشتر به موجي از خودنمايي توسط يکسري افراد شبه هنرمندنما تبديل شده است و با طرح اين موضوعات آن هم درخاورميانه براي خودشان يک اعتباري درست کرده‌اند تا خودشان را بالا بکشند، چرا که دغدغه زن بودن در آثار مشهود نيست و بيشتر با چيزي مواجه مي‌شويم که مورد توجه جهان غرب و بازارهايي است که بخش هنرهاي تجسمي را تحت سلطه دارند. بازارها، حراجي‌ها، بي‌نال‌ها و آرت‌فر‌ها اين‌گونه است و بيشتر برايشان جالب است که بدانند ازديدگاه هنرمند خاورميانه‌اي، زن چگونه است. در واقع همان نگاهي است که از سال هزار و هشتصد يعني از قرن 19 ميلادي، با مطرح شدن نگاه اورينتاليستي در هنر و تفکر استعمار گرايانه، غربي‌ها آمدند و زنان ما برايشان موجودات عجيبي بودند که زير پوشش قرار داشتند و حالا خوششان مي‌آيد که اين عنصر ناشناخته را نشان دهيم و در معرض ديدشان قرار دهيم. در واقع من با اين نمايشگاه به مسائل زنانه توجه نکردم، بلکه اتفاقا جنسيت و هويت‌هاي جنسي و مناسبات فرهنگي اجتماعي را نقد کردم. در اين نمايشگاه آثاري را گردآوري کرده ام که مردسالاري را اتفاقا با نشانگان سيبيل مورد نقد قرار داده است. حتما نبايد عنوان اثر ارتباطي به زن بودن يا زنانگي داشت باشد تا بتوانيم کار کنيم. در بخش ديگر هدفم، اين نمايشگاه مرثيه‌اي است براي از بين رفتن اخلاقياتي که زماني بواسطه مردان، مردانگي و نماد مردانگي «سيبيل» در جامعه ارزش بوده و حالا اين ارزش‌ها از بين رفته اند.
چرا در بين آثار به نمايش درآمده آثار هنرمندان زن کم تعداد است؟
کم تعداد نيست، اگر هم کم ديده مي‌شود به اين دليل است که هنرمند زني ديده نمي‌شود که به مسائل مرتبط با مردان پرداخته باشد، اما هنرمندان مرد بسياري هستند که اين موضوع را به وفور مورد توجه قرار داده‌اند.
شما قرار است در طي مدت برگزاري نمايشگاه يک پرفورمنس آرت هم داشته باشيد، کمي هم دراين باره بگوييد؟
بله اين پرفورمنس آرت متعلق به خودم است، چرا که پرفورمنس آرتيست هستم وبيشتر روي هنر اجرا و اينستاليشن کار مي‌کنم. ضمن اين که در موزه هنرهاي معاصر نيز در فستيوال سي پرفورمنس، سي هنرمند، سي روز نيز حضور دارم.
علاوه بر اين در فستيوال سي پرفورمنس، سي هنرمند،، سي روز هم حضور داريد...
بله، طرح، ايده و اجراي پرفورمنس "هر چيز بهايي دارد" را برعهده دارم.
با توجه به اين که پرفورمنس آرت يک هنر نوظهور در ايران است و شما هم سال‌هاست که در اين زمينه مشغول فعاليت هستيد، فضاي امروز را دراين مدياي جديد چطور ارزيابي مي‌کنيد؟
ما درايران همواره با مقولات وارداتي بسيار بد برخورد مي‌کنيم، حتي اگر قسمت‌هايي از آن را در فرهنگ خود داشته باشيم. ولي اصولا آدم‌هاي پررو، بي سواد و پر ادعايي هستيم که ندانسته در مورد خيلي چيزها نه تنها ادعاي دانستن مي‌کنيم، بلکه سعي مي‌کنيم براساس ندانسته‌هايمان هم کار کنيم. در طي 15 سال اخير در ماجراي ورود پرفورمنس آرت به کشور با مقوله شارلاتانيزم رو به رو شديم. اين شد که يک عده تحصيلکرده‌هاي ايراني که رفتند خارج يا نقاشي بخوانند يا مجسمه سازي يا معماري، ديدند استعدادي در رشته تحصيلي خودشان ندارند بنابراين يک چيزهايي را که در فرنگ ديده بودند، خواندند و به سراغ پرفورمنس آرت رفتند و اندکي از آن ياد گرفتند و بعد به ايران آمدند و شروع به فعاليت کردند و حتي اقدام به برگزاري کلاس‌هاي آموزشي کردند. در طي اين سال‌ها پرفورمنس آرت که متاسفانه در فارسي به اشتباه از آن به عنوان هنر اجرا ياد شده داعيه داراني پيدا کرد که حتي حاضر نشدند، چند مقاله درباره آن بخوانند. خوشبختانه 5 سالي است که امير راد با دانش، سطح سواد و درک درست از اين مقوله وارد اين عرصه شده است و با گالري ايست اين مسير را آغاز کرد و امروز در آستانه 5سالگي اين فستيوال قرار داريم. راد نيز مانند همه آدم‌هاي ديگر قطعا خطاهايي دارد، اما فکر مي‌کنم محسناتش به معايبش مي‌چربد. به هر روي تنها ديکته ننوشته است که غلط ندارد. خوشبختانه امسال طرح‌هاي خوبي را انتخاب کرده و کساني که در سال گذشته در اين زمينه فعاليت داشتند را به عنوان هنرمندان اين مجموعه دعوت به کار کرده است.
و کلام آخر؟
صحبتم با دوستاني است که مي‌خواهند بيايند و نمايشگاه «سيبيل» را ببينند. اين نمايشگاه ضد زن نيست و تبليغ مرد هم نيست. لطفا پيش از هر گونه قضاوت و پيش داوري بياييد آثار را ببينيد، در پرفورمنس آرت و نشست ما حضور يابيد و بعد درباره نمايشگاه نظر بدهيد.